تنها با تو پارت ۸
تنها با تو پارت ۸
=همین جا بمون تا بیام!
به طرف اشپز خونه رفت از خانم چان خواهش کرد که اجازه بده از وسایل استفاده کنه
چاقو برداشت و مواد مورد نظرش رو خورد کرد
بعد همه رو داخل قابلمه ریخت و بعد از چند دقیقه سوپش اماده شد
توی ظرفی ریخت و با ریحان تازه تزئینش کرد
به اتاقش برگشت و ظرف رو روی میز گزاشت
و به جین که گردنش رو ۱۸۰ درجه چرخونده بود تا پنجره رو ببینه نکاه کرد
=چرا گردنتو اینطوری کردی؟
+تو گفتی تکون نخور ،میخاستم اونجا رو ببینم!
=هوووفف،باورم نمیشه!
ظرف رو روی پای جین گزاشت و کنار رفت
=فکر کنم خوب شده
+ممنون هانا شی!
=خ..خواهش🙃
اروم شرع به خوردن سوپ کرو و هانا هم فقط نگاهش میکرد
بعد از خوردن سوپ حال بهتری داشت
همنطور اون سوپ خیلی خوش مزه بود!
ازجا پاشد و گفت
+حالم خیلی بهتره ممنون💙
هانا لبخندی زد و اونو تا اتاقش همراهی کرد
ساعت از نیمه شب گزشته بود و کسی داخل سالن نبود
روی تختش خوابید بود و به اتفاقات امشب فکر میکرد!
یعنی اکه بهش اعتراف کنه قبول میکنه؟؟؟
با فکر کردن به همین سوال به خواب رفت!!!
لایکا بالای ۴۰
=همین جا بمون تا بیام!
به طرف اشپز خونه رفت از خانم چان خواهش کرد که اجازه بده از وسایل استفاده کنه
چاقو برداشت و مواد مورد نظرش رو خورد کرد
بعد همه رو داخل قابلمه ریخت و بعد از چند دقیقه سوپش اماده شد
توی ظرفی ریخت و با ریحان تازه تزئینش کرد
به اتاقش برگشت و ظرف رو روی میز گزاشت
و به جین که گردنش رو ۱۸۰ درجه چرخونده بود تا پنجره رو ببینه نکاه کرد
=چرا گردنتو اینطوری کردی؟
+تو گفتی تکون نخور ،میخاستم اونجا رو ببینم!
=هوووفف،باورم نمیشه!
ظرف رو روی پای جین گزاشت و کنار رفت
=فکر کنم خوب شده
+ممنون هانا شی!
=خ..خواهش🙃
اروم شرع به خوردن سوپ کرو و هانا هم فقط نگاهش میکرد
بعد از خوردن سوپ حال بهتری داشت
همنطور اون سوپ خیلی خوش مزه بود!
ازجا پاشد و گفت
+حالم خیلی بهتره ممنون💙
هانا لبخندی زد و اونو تا اتاقش همراهی کرد
ساعت از نیمه شب گزشته بود و کسی داخل سالن نبود
روی تختش خوابید بود و به اتفاقات امشب فکر میکرد!
یعنی اکه بهش اعتراف کنه قبول میکنه؟؟؟
با فکر کردن به همین سوال به خواب رفت!!!
لایکا بالای ۴۰
- ۸.۹k
- ۰۴ تیر ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۷)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط